یکی از آسیبهای سازمانها، بانکها و بخشهای مختلف انقلاب اسلامی، در نظر نگرفتن حکمرانی در تدوین قانون و اسناد است، به گونهای که با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی هنوز نقص نبود حکمرانی آشکارا خود را نشان میدهد و راهکار چیرگی لحاظ حکمرانی اسلامی در دولت است. حکمرانی اسلامی فرایند راهبردی در سیاستگذاری، تقنین و سازمانسازی بر اساس مبانی اعتقادی احکامی و اخلاقی در مسیر اهداف کلی دین و حاکمیت است و در صورتی محقق میشود که دولت اسلامی در سیاستگذاری، تقنین و سازمانسازی بر اساس مبانی اعتقادی احکامی و اخلاقی در مسیر اهداف حاکمیت و مقاصد دین قدم بردارد.
۱- آسیبهای نادیده گرفتن حکمرانی اسلامی
همان گونه که اشاره شد، یکی از آسیبهای اسناد و تقنین در انقلاب اسلامی در نظر نگرفتن حکمرانی در تدوین قانون و سند است. در سالهای اخیر سندهای فراوانی مانند نقشه جامعه علمی کشور و سند دانشگاه اسلامی تدوین شدهاند، اما بازخورد مفیدی در سطح جامعه نداشتهاند. مجلس شورای انقلاب اسلامی – با وجود نمایندگان انقلابی- هنوز کارآمدی مطلوب را ندارد. سرّش این است که تقنین در مجلس با نگاه حکمرانی صورت نمیگیرد و بالطبع، مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز فقهی مجلس در قم به علت فقدان نگاه حکمرانی نمیتوانند با فرایند تقنین، حکمرانی کنند. علت ناکارآمدی گمرک و حرکت نکردن بانکها در راستای تولید، عدم تدوین برنامه با رویکرد حکمرانی است.
تولید حداکثری حکمرانی اسلامی موضوعی میان رشتهای و مرتبط با موضوعات دیگر است. بیانیه گام دوم انقلاب که در بخشی از آن به حکمرانی اسلامی و ضرورت دولتسازی اسلامی پرداخته شده است، دربردارنده سه کلید واژه است که نیازمند روشنگری است: حکمرانی اسلامی، دولتسازی اسلامی و گام دوم انقلاب که ناظر به بیانیه رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
۲- اعتماد به نسل جوان
بیانیه مقام معظم رهبری با عنوان گام دوم انقلاب اسلامی شامل دو نکته اساسی است. بخشی از بیانیه خطاب به جوانان و بخش دیگر شامل نظریه نظام انقلاب اسلامی است. نظریه نظام انقلاب اسلامی شامل سه رکن است: خودسازی، جامعهسازی و تمدنسازی. مقام معظم رهبری بر اساس این سه رکن به توصیف دستاوردها و ضعفهای چهل ساله انقلاب پرداخته و در نهایت هفت توصیه را مطرح کردهاند: پیشرفت در علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد مقاومتی، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال، آزادی و عزت ملی. تحقق این هفت توصیه به عهده جوانان است. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب معتقدند که نسل اول و دوم انقلاب باید باور کنند که اگر ظرفیتها و مسئولیتها را به نسل سوم و چهارم انقلاب تحویل ندهند این انقلاب به ثمر نمینشیند. نسل اول و دوم انقلاب باید باور کنند که جوانان نسل سوم و چهارم بهتر از خودشان کار خواهند کرد.
۳- ارکان گوهر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
نظریه «نظام انقلابی» که گوهر بیانیه گام دوم انقلاب است بر سه رکن استوار است: خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی. آغاز نظریه نظام انقلابی، خودسازی است و در گام دوم انقلاب، بیشتر بخش انقلابی خودسازی مدنظر است. خودسازی انقلابی یعنی شناخت و تحکیم و تثبیت باورهای دینی و اعتقاد به توحید اجتماعی و ولایت و اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام آمریکایی.
رکن دوم نظریه نظام انقلابی، جامعهپردازی است. فرآیند جامعهپردازی از دو رکن مهم تشکیل شده است: خانواده و جامعه اسلامی. یکی از ارکان مهم در خانواده اسلامی تربیت فرزندان است که بر عهده مادر است. بعد از شکلگیری خانواده، حرکت به سمت جامعهپردازی آغاز میشود؛ زیرا جامعه اسلامی متشکل از خانوادههای متعدد است.
فرآیند دیگر جامعهپردازی، فرهنگ است. رهبر معظم انقلاب آغاز جامعهپردازی اسلامی را فرهنگ اسلامی میدانند. باورها، اعتقادات، روحیات و خلقیات یک جامعه، فرهنگ آن جامعه را شکل میدهند که در همه عرصهها اعم از سیاست، اقتصاد، ادارات و… بروز پیدا میکنند. حضرت آقا فرهنگ را مثل روحی در کالبد جامعه و هوایی برای تنفس میدانند. (۱)
بعد از فرهنگ اسلامی نوبت به تعلیم و تربیت اسلامی میرسد. اگر فرهنگ عمومی جامعه، اسلامی باشد، به خودی خود بر تعلیم و تربیت اثر میگذارد؛ بعد از تعلیم و تربیت، سیاست اسلامی و به تعبیری مردمسالاری دینی موضوعیت دارد.
نکته دیگر اهمیت دادن به نقش و وظیفه مردم است.
گام سوم، تمدنسازی است. تمدنسازی یک حرکت فرآیندی و تکاملی است و تمدنها در همه جوامع فرآیندی چند قرنی داشتهاند. فرآیند تکاملی در تمدن نوین اسلامی نیز جاری است و تمدن نوین اسلامی در مرحله پنجم شکل گرفته است. به عبارتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پشت سرگذاشتن نظام اسلامی، دولت اسلامی و جامعه اسلامی، نوبت به شکلگیری تمدن اسلامی میرسد. باید توجه داشت که رهبری در فرآیند تمدنسازی، دولت اسلامی را مقدم برجامعهسازی میدانند. طبیعتاً ما در حال حاضر یک جامعه اسلامی نسبی داریم. بنابراین اول باید جامعه اسلامی شکل بگیرد تا دولت اسلامی محقق شود. وقتی دولت اسلامی محقق شد، یک جامعه اسلامی کامل و فراگیر خواهیم داشت که زمینه را برای تمدنسازی فراهم میکند. پس مفهوم اول که در بیانیه گام دوم آمده، دولت اسلامی را در ذیل جامعهپردازی تعریف میکند که زمینهساز تمدن اسلامی میشود.
۴- چیستی دولت اسلامی
مفهوم دیگر در بیانیه گام دوم، دولتسازی اسلامی است. دولتسازی در درون جامعهپردازی قرار دارد. به عبارتی دولتسازی یک فرایند است و اگر دولت اسلامی یک فرایند است، با چه فرایندی میتوان به آن دست یافت؟ به نظر میرسد همان خودسازی معرفتی و عملی و تقویت خانواده اسلامی و جامعه اسلامی ما را به دولت اسلامی میرساند.
اما حقیقت دولت اسلامی چیست؟ حقیقت دولت چیست؟ دولت به معنی عام شامل همه قواست، برخلاف دولت به معنی خاص که شامل قوه مجریه است. دولت به معنی عام مجموعهای از ساختارهای بهداشتی، امنیتی و قضایی است و این مجموعهای از ساختارها دولت را تشکیل میدهند. حکومت سوسیالیستی و حکومت لیبرال به سبب آنکه ایدئولوژیهای متفاوتی دارند، با یکدیگر فرق دارند. هیچ حکومتی بدون ایدئولوژی نیست. ایدئولوژی مرامنامه دنیوی و اصول حاکم بر زندگی است. مثلاً در آمریکا ایدئولوژی حاکم، ایدئولوژی لیبرال کاپیتالیسم است، لذا هیچ وقت رئیسجمهور آمریکا از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات خارج نیست. البته در آمریکا احزاب گوناگونی فعالیت میکنند، ولی قدرت همیشه متعلق به یکی از این دو حزب است که زیرمجموعه دو قدرت بزرگ سرمایهداری هستند. در کشورهایی مانند نروژ یا سوئیس، ساختارها بر اساس سوسیالیسم غیرکمونیستی است.
بنابراین واژه ایدئولوژی دربردارنده اصولی است که منشاء ساختارهای خاصی است و دولتها را از یکدیگر متمایز میکند. پس دولت در دو معنای متفاوت کاربرد دارد. دولت در معنای خاص منحصر به قوه مجریه است و دولت به معنی عام شامل ساختارهاست که دولت را تشکیل میدهند.
۵- نقش ساختارها در دولت
ساختارها در دولت شامل چندین بخش هستند. بخشهایی مانند سازمانها، وزارتخانهها که هر کدام سازمانی با نظام اداری خاص حاکم بر آن هستند. عقبه سازمانها قوانینی هستند که سازمان را تنظیم میکنند و منشاء قوانین مصوبه مجلساند و یا قوانینی که دربردارنده آئیننامهها و ضوابط اجرایی مصوبه دولت هستند. بنابراین قبل از سازمانهای اداری، قوانین و قبل از قوانین راهبردها و سیاستهائی وجود دارند که قبل از تقنین اعلام میشوند. دولت با قوانینی سر و کار دارد که تبدیل به آئیننامه میشوند و درون سازمانی هستند. اما قبل از قوانین، راهبردها و اسناد بالادستی تنظیم شده توسط بعضی از نهادها وجود دارند. مثل سند مهندسیای که شورایعالی انقلاب اسلامی تنظیم کرد. یا سند دانشگاه اسلامی که شورای اسلامی دانشگاهها تنظیم کرد. و همچنین برخی از سندهائی که شورایعالی انقلاب فرهنگی تنظیم کرد و رهبری آن را ابلاغ کردند. در کشورهای دیگر نیز عالیترین مقامات وظیفه ابلاغ سیاستهای کلان را به عهده دارند. بنابراین دولت صرفاً متشکل از قوا نیست، بلکه مجموعه ساختارهاست. به عبارت دیگر ساختارها + سازمانها و وزارتخانهها + قوانین(مصوبه مجلس و دولت) + راهبردها و سیاستهای کلی = دولت
حکمرانی در دولت اسلامی
حکمرانی فرآیندی است که از اسناد بالادستی و سیاستها تا مرحله تقنین و تعیین سازمانهای ناظر به اهداف را شامل میشود. بنابراین حکمرانی چهار رکن دارد: راهبردها، سیاستهای کلان، قوانین، سازمانها و مقاصد و اهدافی که باید این سه بخش به آن برسد. مثلاً یکی از مقاصد نظام لیبرال کاپیتالیسم آمریکا، تقویت نظام سرمایهداری است، بر همین اساس ساختار حکومت، راهبردها، سیاستهای کلان، قوانین و سازمانها بر اساس اهداف این نظام پیش میروند.
در جامعه دینی مقصود از حکمرانی اسلامی چیست؟ اسلام مجموعه عقاید احکام و اخلاق و بخش چهارم آن شامل مقاصدی است که آن را مقاصد الشریعه مینامیم. مقاصد الشریعه در دو بخش عام و خاص مطرح میشوند. بخش عام شامل مقاصد کلی شریعت هستند.
قرآن در آیاتی بعد از بیان احکام الهی میفرماید:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ (۲) ای مردم پروردگارتان را پرستش کنید که هم شما و هم پیشینیان را آفرید تا پرهیزکار شوید.» مقصد کلی عبادت را تقوا معرفی میکند.
در آیه دیگر آمده است: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (۳) این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح میدهد، شاید اندیشه کنید.» مقصد کلی را تعقل عنوان میکند.
مقاصد شرعیه در بخش خاص مربوط به بخشهای جزئی عبادتاند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ (۴) ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما نوشته شده است آنگونه که بر امتهایی که قبل از شما بودند نوشته شده بود شاید پرهیزکار شوید.
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَهً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (۵) ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که گروهی از دشمنان را در برابر خود در میدان نبرد دیدید، ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار و پیروز شوید.
بنابراین رکن چهارم اسلام مقاصد است که بر سه بخش دیگر حاکم است. یعنی از ابتدای سندنویسی، راهبردها، توسعه سیاست، تقنین و آییننامهها باید در راستای اهداف کلی نظام قدم بردارند. تمام این مجموعه، حکمرانی است.
در یک دولت اسلامی به معنی عام، همه فعالیتها اعم از تقنین باید در راستای اهداف و مقاصد کلی باشند. مقام معظم رهبری شعار سال گذشته را «جهش تولید» قرار دادند. این مقصدی است که همه فعالیتها باید به آن سمت حرکت کنند.
آیا سازمانهای اداری، بانکها و قوانین حاکم بر آنها با توجه به مقاصد حاکمیت حرکت کردهاند؟ آیا بیشتر در مسیر سرمایهداری حرکت کردهاند یا فقرزدایی؟ با توجه به مقاصد حاکمیت آیا بانکها در مسیر رشد قدم برمیدارند یا در مسیر تعطیل کردن کارخانهها فعالیت میکنند؟ مشکل ما این است که تا کنون نگاه حکمرانی نداشتهایم یعنی عدهای برای خود سند مینویسند و عدهای دیگر برای خود قانون وضع میکنند و به راهبردها و اهداف توجه ندارند.
بنابراین حکمرانی فرآیندی است که از سیاستگذاری تا قانونگذاری را شامل میشود و سازمانها باید در راستای مقاصد کلی دین و حاکمیت و همتراز با مجموعه دین یعنی، عقاید، اخلاق و احکام قدم بردارند. در چنین شرایطی است که دولت اسلامی شکل میگیرد. بنابراین، دولت اسلامی مجموعه ساختارهاست و ساختارها تامینکننده مقاصدی هستند که از قرآن و سنت استخراج میشوند.
بر همین اساس قوانین باید بهگونهای تنظیم شوند که ساختارها اهداف را تأمین کنند. تا کنون نگاه ما به بانکها حکم محوری بوده است و تلاش کردهایم که بانکها ربوی نشوند، ولی به مقاصد در بانکها توجه نکردهایم و اینکه ساختارها و قوانین در بانکها باید بر اساس اهداف کلی شکل بگیرند تا بانکها در خدمت اغنیا قرار نگیرند. ما احکام شرعی را از قرآن و سنت میگیریم، ولی ادارات و سازمانها باید طوری تنظیم شوند که مقاصد کلی دین تأمین شوند. به همین دلیل مقاصد الشرعیه در ساختارسازی بسیار نقش دارند، اما متأسفانه در حکمسازی نقشی ندارند.
نتیجهگیری
حکمرانی اسلامی فرآیند راهبردی در سیاستگذاری، تقنین و سازمانسازی بر اساس مبانی اعتقادی احکامی و اخلاقی درمسیر مقاصد الشریعه است.
دولت اسلامی به معنی عام دربردارنده ساختارهای اسلامی و ساختارهای راهبردی مبتنی بر احکام اخلاق و مبتنی بر مقاصد الشرعیه است. وقتی دولت اسلامی شکل بگیرد، حکمرانی اسلامی تحقق پیدا میکند.
تحقق هفت توصیه رهبری در بیانیه گام دوم با نگاه حکمرانی در دولت اسلامی میسر است و زمانی اتفاق میافتد که نگاه حکمرانی اسلامی در میان مدیران کلان، مخصوصاً وزارتخانهها تحقق پیدا کند.
پینوشت:
۱- بیانات در حرم رضوی، ۱/۱/۹۳٫
۲- بقره، آیه ۲۱٫
۳- بقره، آیه ۲۴۲٫
۴- بقره، ۱۸۳٫
۵- انفال، ۴۵٫
منبع:
انتهای پیام/
نظر شما